رودخانه کارون را همه میشناسیم؛ رودخانهای که از دیرباز تحت عنوان خروشانترین رودخانه کشور مطرح بوده است؛ رودخانهای که یک منبع و ثروت آبی به حساب میآید. آیا باید در مواقع بحرانی آن را پاسکاری کرد یا بهتر است به عنوان یک ثروت برای مردم خوزستان و همچنین نسل آینده خود، برای حفظ آن تلاش کرد.
برخی مسولان عادت دارند مشکلات این رودخانه را به یکدیگر پاس دهند و دیگران را در آلودگی و کاهش کیفیت کارون مقصر بدانند و این مساله قصهای تکراری برای این رودخانه است.
اما نتیجه تعللها و کمتوجهیها یا بیتوجهیها چیست و چرا باید دود آن در چشم مردم خوزستان برود که به ناچار آب این رودخانه را مصرف میکنند، در حالی که تضمینی برای سلامت آنها و آب مصرفی وجود ندارد.
رودخانه کارون با طی مسیری حدود هزار کیلومتر از مهمترین منابع آبهای جاری استان و کشور بوده و در محدوده استانی و ملی دارای اهمیت بهسزایی است. اگر بخش تولید و صنعت در استان یک دغدغه محسوب میشود، پس تولید آب باکیفیت و آب شرب سالم آیا نباید یک دغدغه باشد.
بیشک دفاع از منابع ملی و حفظ آنها، دفاع از حقوق مردم خوزستان و نادیده گرفتن و سرپوشگذاری به معنای بیاهمیت جلوهدادن حقوق مردم خوزستان است.
میگویند برداشتهای بیرویه کشاورزان، فعالیت کشت و صنعتها و پرورشدهندگان ماهی از عوامل بحرانی شدن وضعیت رودخانه کارون است اما همه چنین اعتقادی ندارند. برخی نیز فعالیتهای سدسازی بهویژه سدگتوند را عامل کاهش کیفیت یا شوری آن میدانند. همه به نوعی در آلودگی کارون نقش دارند اما مساله مهم مردم هستند که نباید حق آنها در تصمیمگیریها و برنامهریزیها نادیده گرفته شود.
همه مسولان استان میدانند که کارون را چگونه و چه ارگانهایی آلوده میکنند اما چرا شرایط بحرانی کارون که اغلب ناشی از بیقانونی و چشمپوشی است تکرار میشود؟ شاید عوامل بازدارنده آنچنان بازدارنده نبودند.
میگویند اگر برداشتهای بیرویه و برگشت پسابها بهکارون ادامه یابد دوباره شرایط کارون نامطلوب میشود. پس وظیفه ارگانهای نظارتی چه میشود و چرا برنامه جامع نظارتی برای کارون توسط ارگانهای متولی وجود ندارد.
عوامل متعددی در کیفیت کارون دخیلند و لازم است برای کنترل این عوامل و کاهش تاثیر آنها ارگانهای متولی همچون سازمان حفاظت محیط زیست، استانداری خوزستان، سازمان آب و برق، سازمان آب و فاضلاب و مراجع قضایی چارهای بیاندیشند و قبل از وقوع، علاج واقعه کنند.
مبهمگویی و پاسکاری در مورد کارون فایدهای ندارد و تنها نتیجه آن است که میبینیم استانهای دیگر از منابع آبی باکیفیت خوزستان برخوردار میشوند و شهروندان خوزستانی بهویژه آبادانیها و خرمشهریها آبهای شور مینوشند.
در نهایت کارون یادگار نسلهای گذشته را باید بهگونهای مدیریت کرد که آیندگان هم بتوانند از آن بهرهمند شوند و برای حفظ آن و افزایش کیفیت آن از هیچ کوششی دریغ نکرد.
یادداشت از؛ مونا چراغی